25 دی 1400 - 09:28

شهادت حاج قاسم گرایش جوانان مقاومت را به جهاد بیشتر کرد

دومین سالروز شهادت سپهبد حاج‌قاسم سلیمانی در حالی سپری شد که نام و یاد او در جهان اسلام زنده‌تر از هر زمان دیگری است. ترور فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران نه تن‌ها در مسیر او اختلالی ایجاد نکرد بلکه حرارتی در دل‌ها ایجاد کرد که حالا کل جهان اسلام را به جوشش و جهاد علیه اشغالگری مستکبران دعوت می‌کند.
کد خبر : 10741

پایگاه رهنما:

دومین سالروز شهادت سپهبد حاج‌قاسم سلیمانی در حالی سپری شد که نام و یاد او در جهان اسلام زنده‌تر از هر زمان دیگری است. ترور فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران نه تنها در مسیر او اختلالی ایجاد نکرد بلکه حرارتی در دل‌ها ایجاد کرد که حالا کل جهان اسلام را به جوشش و جهاد علیه اشغالگری مستکبران دعوت می‌کند.
پایگاه اطلاع‌رسانی KHAMENEI. IR به همین مناسبت در گفتگو با سردار سرلشکر پاسدار حسین سلامی، فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به بررسی مجاهدت‌های حاج‌قاسم سلیمانی از دوران دفاع مقدس تا شهادت او در فرودگاه بغداد و تأثیرات این شهادت پرداخته است.
در ادامه چند جمله کوتاه از سرلشکر سلامی در این مصاحبه را مرور می‌کنیم:
* قاسم جلوه جهادی حضرت آیت‌الله خامنه‌ای بود.
* نفوذ معنوی حاج‌قاسم بین نیرو‌ها در لشکر ثارالله، خودش یک تاریخ است.
* قاسم در هر منطقه‌ای که پا گذاشت، یک سپاه پاسداران انقلاب اسلامی درست کرد.
* در جایی که از لحاظ نظری و تئوریک امکان انتقال یک فشنگ هم وجود ندارد، فلسطینی‌ها به موشک و راکت مجهز شدند. این همان نقش امت اسلامی حاج‌قاسم است که آقا فرمودند.
* حاج‌قاسم همه جهان اسلام را سرنشینان یک سفینه می‌دانست. تفکر قاسم این شکلی نبود که فکر کند جایی باید فدای جای دیگری شود.
* اگر بخواهم یک کلام بگویم که مسئولان ما باید چگونه مانند حاج‌قاسم باشند، باید هر چه را که رهبر انقلاب می‌گویند اجرا کنند. مطمئن باشند همه‌شان سرنوشت حاج‌قاسم را پیدا می‌کنند.
* قاسم حلقه وصل همه جبهه‌های جهان اسلام بود و برای همه جا ارتش، سپاه و نیروی مسلح ساخت.
* شاهکار قاسم این بود که باید در اثنای جنگ، قدرت می‌آفرید، یعنی جنگ شده و دشمن در سرزمین است، همین‌جا باید نیروی مسلح و قدرت بسازد.
مشروح این گفتگو را با هم بخوانیم:

چه اتفاقی افتاد که شهید سلیمانی تبدیل به چنین الگویی برای جهان اسلام و آزادگان جهان شد؟
او در مکتب حضرت امام خمینی رحمت الله و رهبر انقلاب اسلامی تلمذ کرد، تعلیم یافت، متخلّق به اخلاق و معرفت الهی شد و حدود ۳۲ سال در مکتب رهبر انقلاب مشق جهاد و تعلیم معرفت و عناصر اصیل تربیت اسلامی و الهی را آموخت و آن‌ها را به‌کار بست و در میدان عمل پیاده‌سازی کرد. برای همین است که شاید هیچ‌کس به اندازه رهبر عظیم‌الشأن انقلاب اسلامی، حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، نمی‌تواند ابعاد شخصیت سردار سلیمانی را توصیف کند.
رهبر انقلاب، نفوذ عمیقی در درون شخصیت او و اتصال معنوی قدرتمندی با درون و قلب و ذهن قاسم داشت. به تعبیری، قاسم جلوه جهادی حضرت آیت‌الله خامنه‌ای بود. می‌شود قاسم سلیمانی را تجلی بُعد جهادی شخصیت رهبر انقلاب دانست، یعنی اگر ما بخواهیم ایشان را در بُعد جهادی توصیف کنیم، تجسم این توصیف آقای قاسم سلیمانی است، بنابراین وقتی رهبر انقلاب از شهید سلیمانی صحبت می‌کنند، این صحبت‌ها بر یک شناخت دقیق و عمیق و واقعی و حقیقی از شخصیت حاج‌قاسم سلیمانی متکی است.

حاج قاسم چه کار کرده بود که رهبر انقلاب او را چهره‌ای ملی و امتی معرفی می‌کنند؟
حاج‌قاسم را سابقه‌دارترین فرمانده نظامی مجاهد فی‌سبیل‌الله در عرصه انقلاب اسلامی می‌دانم، چراکه هیچ یک از همکاران و نیرو‌های مجاهد و جهادی به اندازه حاج‌قاسم مستقیم در میدان جهاد نبوده‌اند، البته برخی فرماندهان و مسئولان ما به تناوب بوده‌اند، اما اینکه پیوسته یک فرمانده از ابتدای پاسداری تا انتهای پاسداری، مستقیم در میدان جهاد حضور داشته باشد، ما نداریم. میدان‌هایی که او در آن‌ها حضور پیدا می‌کرد، هم در سطح ملی بود، هم در سطح محلی، هم در سطح منطقه‌ای و هم در سطح جهانی، یعنی این پله‌های نردبان شخصیت جهادی حاج‌قاسم یا پله‌هایی که حاج قاسم از آن‌ها بالا رفت و رفعت پیدا کرد، تمام این سطوح را به شکل پیوسته دربرمی‌گرفت.
نفوذ معنوی حاج‌قاسم بین نیرو‌ها در لشکر ثارالله، خودش یک تاریخ است. وقتی جنگ تمام شد، کار او تمام نشد. دوباره آمد و چند سال در منطقه ناامنِ آن موقع سیستان و بلوچستان که شرارت‌ها اوج گرفته بود، قرارگاه قدس نیروی زمینی سپاه را راه‌اندازی کرد و مسئولیت گرفت و با کمک مردم بومی منطقه و لشکر ۴۱ ثارالله و یگان‌هایی که در منطقه بودند، ارتباط بسیار د‌ل‌انگیز و جذاب و پرمعنا و سرشار از عاطفه و مهربانی با مردم منطقه برقرار و فتنه‌های شرارت را خاموش کرد. این کار‌ها از او شخصیتی ساخته بود که همه به وی اعتماد می‌کردند.
کسی که هم تاکتیک، هم عملیات و هم استراتژی را خوب بداند، برای راهبری و فرماندهی کامل است و می‌تواند مسئولیت‌های بزرگی را بپذیرد، برای همین سردار صفوی ایشان را به عنوان فرمانده نیروی قدس به فرماندهی معظم کل قوا پیشنهاد دادند و ایشان هم که حاج‌قاسم را از دوران جنگ و پس از آن می‌شناختند و به او علاقه و محبت داشتند، قاسم را به فرماندهی نیروی قدس منصوب کردند. او واقعاً معانی و مفاهیم ژئوپلتیک و جغرافیای جهان اسلام و مفاهیم آن را می‌دانست و با مسئله نهضت‌های آزادی‌بخش آشنا بود. قاسم که وارد صحنه نهضت‌ها شد، بُعد امت اسلامی او شروع شد، یعنی قاسم هر چه در دل میل به جهاد، عشق به شهادت و خدمت برای اعتلای اسلام داشت، جغرافیای جهان اسلام برایش میدان ایجاد کرد.
قاسم در هر منطقه‌ای که پا گذاشت، یک سپاه پاسداران انقلاب اسلامی درست کرد. در لبنان با کمک همت بلند آقای سیدحسن نصرالله و جوشش جهادی مردم مجاهد لبنان، حزب‌الله مقتدر هر روز شکل جدیدی پیدا کرد تا جایی که در سال ۲۰۰۰ میلادی رژیم صهیونیستی را از جنوب لبنان فراری داد، این یک تاریخ و واقعه تاریخی نبود، یک جریان ایجاد شد و استیلای روحی مقاومت را نشان داد.
فلسطینی‌ها فهمیدند که می‌شود اسرائیل را شکست داد. حاج‌قاسم ادامه داد و فلسطین در اوج محاصره تسلیح شد، یعنی در جایی که از لحاظ نظری و تئوریک امکان انتقال یک فشنگ هم وجود ندارد، فلسطینی‌ها به موشک و راکت مجهز شدند. آن‌هایی که یک روز با فلاخن، با تیروکمان و با سنگ می‌جنگیدند، به مرور زمان با این مجاهدت به سلاح مجهز شدند. این همان نقش امت اسلامی حاج‌قاسم است که آقا فرمودند. با مجاهدت حاج‌قاسم، فلسطین به هویت مقاوم و درخشان و قدرتمند تبدیل شد. جنگ سیف‌القدس که آخرین جنگ بین فلسطینی‌ها و صهیونیست‌ها بود، نشان داد فلسطین جدیدی ظهور کرده است. این قدرت از کجا آمد؟ این نقش حاج‌قاسم بود که روح جهاد در فلسطینی‌ها را تبدیل به ساختار قدرت کرد. اما چرا حاج‌قاسم چنین نقشی را ایفا می‌کرد؟ چون حاج‌قاسم همه جهان اسلام را سرنشینان یک سفینه می‌دانست، یعنی معتقد بود جهان اسلام هویتی یکپارچه است و سرنوشت مسلمان‌ها به هم گره خورده است. تفکر قاسم این شکلی نبود که فکر کند جایی باید فدای جای دیگری شود، بنابراین قاسم حلقه وصل همه جبهه‌های جهان اسلام بود و برای همه جا ارتش، سپاه و نیروی مسلح ساخت.
در تمام مناطقی که سردار سلیمانی مأموریت داشت و کمک می‌کرد، امریکایی‌ها صاحب استراتژی بودند و این استراتژی آن‌ها بود که داشت شکست می‌خورد. وقتی استراتژی یک قدرت جهانی شکست بخورد، عملی که شما انجام می‌دهید، بُعد جهانی دارد.
شاهکار قاسم این بود که باید در اثنای جنگ، قدرت می‌آفرید، یعنی جنگ شده است و دشمن در سرزمین است، همین‌جا باید نیروی مسلح و قدرت بسازد. این خیلی تلاش می‌خواهد. در واقع، در عین حالی که دشمن در همه جا منتشر شده و احساس می‌کند دارد قدم‌های آخر را برمی‌دارد، یک‌باره باید صحنه را عوض کنید، اعتماد‌به‌نفس تولید کنید و ساختار نیرومند بسازید تا بتوانید صحنه را برگردانید. این فقط یک صحنه نبود، همزمان همه صحنه‌ها (لبنان، سوریه، عراق و یمن) فعال شده بود. تمام این صحنه‌ها را باهم مدیریت‌کردن واقعاً سخت است! حاج‌قاسم، شبانه‌روز تلاش می‌کرد و مدام از این سرزمین به آن سرزمین در هجرت بود.
قاسم، انسان با احساسی بود، اما احساساتی نبود. بموقع عصبی می‌شد و بموقع هم خشمش را فرو می‌برد. خیلی اهل فکر بود، محاسبه و برآورد می‌کرد، ولی هراس نداشت. برای اینکه جان یک نفر را حفظ کند و کمتر تلفات بدهد، ده‌ها محاسبه انجام می‌داد. واقعاً فکر می‌کرد و بعد یگانش را وارد عمل می‌کرد تا نیرو‌ها آسیب کمتری ببینند و دشمن را غافلگیر کنند.

شرایط امروز نشان می‌دهد شهید سلیمانی برای دشمن خطرناک‌تر از سردار سلیمانی است. چه می‌شود که حاج قاسم این موفقیت‌ها را به دست می‌آورد؟
قاسم وقتی زنده بود، ما یک سردار سلیمانی می‌شناختیم، اما وقتی شهید شد، آن انقلابی که در قلب‌ها به وجود آمد و راه جدید در دل‌ها باز کرد و در شخصیت جوان‌ها نفوذ کرد و تکثیر شد، یک قاسم شد میلیون‌ها قاسم که الان همه آن‌ها حرف از انتقام می‌زنند. خب، خطرناک‌تر شده است. الان انتقام به یک استراتژی، آرزو، آرمان و نقطه حرکت تبدیل شده است. اصلاً گرایش جوانان بعد از شهادت قاسم به جهاد بیشتر شده است. این برای دشمن خطر ایجاد می‌کند. ما هر وقت از مرگ نترسیم، خطرناکیم.
راز موفقیت حاج‌قاسم این بود که خودش را در میدان سرباز ولایت می‌دانست. هم موفقیت‌های حاج‌قاسم قبل از شهادت و هم عزت او بعد از شهادت، در تبعیت او از، ولی فقیه بود. من اگر بخواهم یک کلام بگویم که مسئولان ما باید چگونه مانند حاج‌قاسم باشند، باید هرچه را که رهبر انقلاب می‌گویند، اجرا کنند. مطمئن باشند همه‌شان سرنوشت حاج‌قاسم را پیدا می‌کنند. رازش در همین است.

دومین سالروز شهادت سپهبد حاج‌قاسم سلیمانی در حالی سپری شد که نام و یاد او در جهان اسلام زنده‌تر از هر زمان دیگری است. ترور فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران نه تن‌ها در مسیر او اختلالی ایجاد نکرد بلکه حرارتی در دل‌ها ایجاد کرد که حالا کل جهان اسلام را به جوشش و جهاد علیه اشغالگری مستکبران دعوت می‌کند.
پایگاه اطلاع‌رسانی KHAMENEI. IR به همین مناسبت در گفتگو با سردار سرلشکر پاسدار حسین سلامی، فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به بررسی مجاهدت‌های حاج‌قاسم سلیمانی از دوران دفاع مقدس تا شهادت او در فرودگاه بغداد و تأثیرات این شهادت پرداخته است.
در ادامه چند جمله کوتاه از سرلشکر سلامی در این مصاحبه را مرور می‌کنیم:
* قاسم جلوه جهادی حضرت آیت‌الله خامنه‌ای بود.
* نفوذ معنوی حاج‌قاسم بین نیرو‌ها در لشکر ثارالله، خودش یک تاریخ است.
* قاسم در هر منطقه‌ای که پا گذاشت، یک سپاه پاسداران انقلاب اسلامی درست کرد.
* در جایی که از لحاظ نظری و تئوریک امکان انتقال یک فشنگ هم وجود ندارد، فلسطینی‌ها به موشک و راکت مجهز شدند. این همان نقش امت اسلامی حاج‌قاسم است که آقا فرمودند.
* حاج‌قاسم همه جهان اسلام را سرنشینان یک سفینه می‌دانست. تفکر قاسم این شکلی نبود که فکر کند جایی باید فدای جای دیگری شود.
* اگر بخواهم یک کلام بگویم که مسئولان ما باید چگونه مانند حاج‌قاسم باشند، باید هر چه را که رهبر انقلاب می‌گویند اجرا کنند. مطمئن باشند همه‌شان سرنوشت حاج‌قاسم را پیدا می‌کنند.
* قاسم حلقه وصل همه جبهه‌های جهان اسلام بود و برای همه جا ارتش، سپاه و نیروی مسلح ساخت.
* شاهکار قاسم این بود که باید در اثنای جنگ، قدرت می‌آفرید، یعنی جنگ شده و دشمن در سرزمین است، همین‌جا باید نیروی مسلح و قدرت بسازد.
مشروح این گفتگو را با هم بخوانیم:

چه اتفاقی افتاد که شهید سلیمانی تبدیل به چنین الگویی برای جهان اسلام و آزادگان جهان شد؟
او در مکتب حضرت امام خمینی رحمت الله و رهبر انقلاب اسلامی تلمذ کرد، تعلیم یافت، متخلّق به اخلاق و معرفت الهی شد و حدود ۳۲ سال در مکتب رهبر انقلاب مشق جهاد و تعلیم معرفت و عناصر اصیل تربیت اسلامی و الهی را آموخت و آن‌ها را به‌کار بست و در میدان عمل پیاده‌سازی کرد. برای همین است که شاید هیچ‌کس به اندازه رهبر عظیم‌الشأن انقلاب اسلامی، حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، نمی‌تواند ابعاد شخصیت سردار سلیمانی را توصیف کند.
رهبر انقلاب، نفوذ عمیقی در درون شخصیت او و اتصال معنوی قدرتمندی با درون و قلب و ذهن قاسم داشت. به تعبیری، قاسم جلوه جهادی حضرت آیت‌الله خامنه‌ای بود. می‌شود قاسم سلیمانی را تجلی بُعد جهادی شخصیت رهبر انقلاب دانست، یعنی اگر ما بخواهیم ایشان را در بُعد جهادی توصیف کنیم، تجسم این توصیف آقای قاسم سلیمانی است، بنابراین وقتی رهبر انقلاب از شهید سلیمانی صحبت می‌کنند، این صحبت‌ها بر یک شناخت دقیق و عمیق و واقعی و حقیقی از شخصیت حاج‌قاسم سلیمانی متکی است.

حاج قاسم چه کار کرده بود که رهبر انقلاب او را چهره‌ای ملی و امتی معرفی می‌کنند؟
حاج‌قاسم را سابقه‌دارترین فرمانده نظامی مجاهد فی‌سبیل‌الله در عرصه انقلاب اسلامی می‌دانم، چراکه هیچ یک از همکاران و نیرو‌های مجاهد و جهادی به اندازه حاج‌قاسم مستقیم در میدان جهاد نبوده‌اند، البته برخی فرماندهان و مسئولان ما به تناوب بوده‌اند، اما اینکه پیوسته یک فرمانده از ابتدای پاسداری تا انتهای پاسداری، مستقیم در میدان جهاد حضور داشته باشد، ما نداریم. میدان‌هایی که او در آن‌ها حضور پیدا می‌کرد، هم در سطح ملی بود، هم در سطح محلی، هم در سطح منطقه‌ای و هم در سطح جهانی، یعنی این پله‌های نردبان شخصیت جهادی حاج‌قاسم یا پله‌هایی که حاج قاسم از آن‌ها بالا رفت و رفعت پیدا کرد، تمام این سطوح را به شکل پیوسته دربرمی‌گرفت.
نفوذ معنوی حاج‌قاسم بین نیرو‌ها در لشکر ثارالله، خودش یک تاریخ است. وقتی جنگ تمام شد، کار او تمام نشد. دوباره آمد و چند سال در منطقه ناامنِ آن موقع سیستان و بلوچستان که شرارت‌ها اوج گرفته بود، قرارگاه قدس نیروی زمینی سپاه را راه‌اندازی کرد و مسئولیت گرفت و با کمک مردم بومی منطقه و لشکر ۴۱ ثارالله و یگان‌هایی که در منطقه بودند، ارتباط بسیار د‌ل‌انگیز و جذاب و پرمعنا و سرشار از عاطفه و مهربانی با مردم منطقه برقرار و فتنه‌های شرارت را خاموش کرد. این کار‌ها از او شخصیتی ساخته بود که همه به وی اعتماد می‌کردند.
کسی که هم تاکتیک، هم عملیات و هم استراتژی را خوب بداند، برای راهبری و فرماندهی کامل است و می‌تواند مسئولیت‌های بزرگی را بپذیرد، برای همین سردار صفوی ایشان را به عنوان فرمانده نیروی قدس به فرماندهی معظم کل قوا پیشنهاد دادند و ایشان هم که حاج‌قاسم را از دوران جنگ و پس از آن می‌شناختند و به او علاقه و محبت داشتند، قاسم را به فرماندهی نیروی قدس منصوب کردند. او واقعاً معانی و مفاهیم ژئوپلتیک و جغرافیای جهان اسلام و مفاهیم آن را می‌دانست و با مسئله نهضت‌های آزادی‌بخش آشنا بود. قاسم که وارد صحنه نهضت‌ها شد، بُعد امت اسلامی او شروع شد، یعنی قاسم هر چه در دل میل به جهاد، عشق به شهادت و خدمت برای اعتلای اسلام داشت، جغرافیای جهان اسلام برایش میدان ایجاد کرد.
قاسم در هر منطقه‌ای که پا گذاشت، یک سپاه پاسداران انقلاب اسلامی درست کرد. در لبنان با کمک همت بلند آقای سیدحسن نصرالله و جوشش جهادی مردم مجاهد لبنان، حزب‌الله مقتدر هر روز شکل جدیدی پیدا کرد تا جایی که در سال ۲۰۰۰میلادی رژیم صهیونیستی را از جنوب لبنان فراری داد، این یک تاریخ و واقعه تاریخی نبود، یک جریان ایجاد شد و استیلای روحی مقاومت را نشان داد.
فلسطینی‌ها فهمیدند که می‌شود اسرائیل را شکست داد. حاج‌قاسم ادامه داد و فلسطین در اوج محاصره تسلیح شد، یعنی در جایی که از لحاظ نظری و تئوریک امکان انتقال یک فشنگ هم وجود ندارد، فلسطینی‌ها به موشک و راکت مجهز شدند. آن‌هایی که یک روز با فلاخن، با تیروکمان و با سنگ می‌جنگیدند، به مرور زمان با این مجاهدت به سلاح مجهز شدند. این همان نقش امت اسلامی حاج‌قاسم است که آقا فرمودند. با مجاهدت حاج‌قاسم، فلسطین به هویت مقاوم و درخشان و قدرتمند تبدیل شد. جنگ سیف‌القدس که آخرین جنگ بین فلسطینی‌ها و صهیونیست‌ها بود، نشان داد فلسطین جدیدی ظهور کرده است. این قدرت از کجا آمد؟ این نقش حاج‌قاسم بود که روح جهاد در فلسطینی‌ها را تبدیل به ساختار قدرت کرد. اما چرا حاج‌قاسم چنین نقشی را ایفا می‌کرد؟ چون حاج‌قاسم همه جهان اسلام را سرنشینان یک سفینه می‌دانست، یعنی معتقد بود جهان اسلام هویتی یکپارچه است و سرنوشت مسلمان‌ها به هم گره خورده است. تفکر قاسم این شکلی نبود که فکر کند جایی باید فدای جای دیگری شود، بنابراین قاسم حلقه وصل همه جبهه‌های جهان اسلام بود و برای همه جا ارتش، سپاه و نیروی مسلح ساخت.
در تمام مناطقی که سردار سلیمانی مأموریت داشت و کمک می‌کرد، امریکایی‌ها صاحب استراتژی بودند و این استراتژی آن‌ها بود که داشت شکست می‌خورد. وقتی استراتژی یک قدرت جهانی شکست بخورد، عملی که شما انجام می‌دهید، بُعد جهانی دارد.
شاهکار قاسم این بود که باید در اثنای جنگ، قدرت می‌آفرید، یعنی جنگ شده است و دشمن در سرزمین است، همین‌جا باید نیروی مسلح و قدرت بسازد. این خیلی تلاش می‌خواهد. در واقع، در عین حالی که دشمن در همه جا منتشر شده و احساس می‌کند دارد قدم‌های آخر را برمی‌دارد، یک‌باره باید صحنه را عوض کنید، اعتماد‌به‌نفس تولید کنید و ساختار نیرومند بسازید تا بتوانید صحنه را برگردانید. این فقط یک صحنه نبود، همزمان همه صحنه‌ها (لبنان، سوریه، عراق و یمن) فعال شده بود. تمام این صحنه‌ها را باهم مدیریت‌کردن واقعاً سخت است! حاج‌قاسم، شبانه‌روز تلاش می‌کرد و مدام از این سرزمین به آن سرزمین در هجرت بود.
قاسم، انسان با احساسی بود، اما احساساتی نبود. بموقع عصبی می‌شد و بموقع هم خشمش را فرو می‌برد. خیلی اهل فکر بود، محاسبه و برآورد می‌کرد، ولی هراس نداشت. برای اینکه جان یک نفر را حفظ کند و کمتر تلفات بدهد، ده‌ها محاسبه انجام می‌داد. واقعاً فکر می‌کرد و بعد یگانش را وارد عمل می‌کرد تا نیرو‌ها آسیب کمتری ببینند و دشمن را غافلگیر کنند.

شرایط امروز نشان می‌دهد شهید سلیمانی برای دشمن خطرناک‌تر از سردار سلیمانی است. چه می‌شود که حاج قاسم این موفقیت‌ها را به دست می‌آورد؟
قاسم وقتی زنده بود، ما یک سردار سلیمانی می‌شناختیم،، اما وقتی شهید شد، آن انقلابی که در قلب‌ها به وجود آمد و راه جدید در دل‌ها باز کرد و در شخصیت جوان‌ها نفوذ کرد و تکثیر شد، یک قاسم شد میلیون‌ها قاسم که الان همه آن‌ها حرف از انتقام می‌زنند. خب، خطرناک‌تر شده است. الان انتقام به یک استراتژی، آرزو، آرمان و نقطه حرکت تبدیل شده است. اصلاً گرایش جوانان بعد از شهادت قاسم به جهاد بیشتر شده است. این برای دشمن خطر ایجاد می‌کند. ما هر وقت از مرگ نترسیم، خطرناکیم.
راز موفقیت حاج‌قاسم این بود که خودش را در میدان سرباز ولایت می‌دانست. هم موفقیت‌های حاج‌قاسم قبل از شهادت و هم عزت او بعد از شهادت، در تبعیت او از ولی‌فقیه بود. من اگر بخواهم یک کلام بگویم که مسئولان ما باید چگونه مانند حاج‌قاسم باشند، باید هرچه را که رهبر انقلاب می‌گویند، اجرا کنند. مطمئن باشند همه‌شان سرنوشت حاج‌قاسم را پیدا می‌کنند. رازش در همین است.

ارسال نظرات